3,609
خلاصه این برنامه
انیس، مونس و هاجر که در زمان بیماری پدرشان شالیزار را اداره کرده و آن را آباد نگهداشتهاند، با مرگ او تنها میشوند. اما بر اساس وصیتنامه پدرشان، تنها شالیزاری که دارند، به برادرشان کریم سپرده میشود. کریم که مدتهاست شهرنشین شده، با وجود اینکه خواهرانش برای گذران زندگیشان به آن زمین احتیاج داشته و اموراتشان را از در آمد برنج به دست میآورند، تصمیم میگیرد تا بر خلاف میل آنها زمین را به فروش بگذارد . . .
خلاصه این برنامه
بیشتر